خشونت ازدیدگاه اسلام(2)
پیامبر (ص) وقتی که معاذ بن حبل و ابوموسی اشعری را به یمن اعزام می کرد به آنان فرمود : « تشاورا و تطاوعا و یسرا و بشرا و لا تنفرا ، با هم مشورت کنید ، همیاری نمایید ، کارها را آسان نشان دهید ( به مردم در مورد اسلام ) بشارت و مژده دهید و ایجاد نفرت نکنید »
امام صادق فرمود : پیامبر اسلام (ص) هنگامی که می خواست سپاهی برای جنگ اعزام کند ، آنان را فرا می خواند و در برابرشان می نشست و می فرمود : « با نام خدا و برای خدا و در راه خدا سفر را آغاز کنید ، نیرنگ و حقه نزنید ، مثله نکنید ، سالخوردگان ، کودکان و زنان را نکشید ، درختی را نبرید مگر مجبور شوید »
امام علی (ع) در سفارش به لشکریان خود در جنگ صفین پس از این که سفارش نمود ، آغازگر جنگ نباشید ، فرمود : « فراریان را نکشید ، ناتوان ها را ضربت نزنید ، مجروحان را به قتل نرسانید ، با اذیت و آزار زنان را به هیجان نیاورید ، اگر چه آنها به شما دشنام دهند و متعرض آبروی شما گردند »
پیامبر اسلام (ص) فرمود : « از کشتن پیران و کودکان مشرکان دست نگه دارید »
سُهَیل بن عَمرو در جنگهای بسیار با پیامبر روبرو شد و در فتنههای گوناگون دخالت داشت. در «بَدر» به اسارت مسلمین درآمد و با «فدیه» آزاد شد، در «حُدَیبِیه» بعنوان نمایندة مشرکین از سوی آنها نزد پیامبر آمد. در فتح مکّه از پای ننشست و مردم را به جنگ با رسول خدا -صلى الله علیه وآله وسلم- فراخواند و گزارش ابن اسحق، او و صَفوان وعِکرِمَه در محل «خَندَمَه» گروهی را برای پیکار با پیامبر گرد آورده بودند! (سیرة ابن هشام، ج 2، ص 407)
چنین کسی، با آن پیشینة تابناک! همینکه دید پیامبر اکرم با فتح و ظفر به مکّه وارد شد ناگزیر از رسول خدا -صلى الله علیه وآله وسلم- أمان خواست. پسرش عبدالله را بسوی پیامبر فرستاد و به او گفت که برای من از محمّد امان بگیر، زیرا که من از کشتهشدن خاطر آسوده ندارم. و پیشینة خود را نزد محمّد و یارانش بیاد آوردم که هیچکس بدسابقهتر از من نبود! من در روز «حُدَیبِیه» با پیامبر برخوردی داشتم که کسی بدان گونه با وی روبرو نگشت. و صلح نامة حُدَیبِیه را (که آنرا نقض کردیم)! من امضاء کرده بودم. با این همه، در جنگ «بَدر» و «اُحُد» نیز حضور داشتم و در تمام حرکات قریش بر ضدّ پیامبر، شریک بودم»
«عبدالله فرزند سُهَیل، به حضور رسول خدا -صلى الله علیه وآله وسلم- رسید و پرسید: ای پیامبر خدا آیا به پدرم زینهار میدهی؟ پیامبر پاسخ داد: آری، او در امانِ خدا است. از خانهاش بیرون آید! سپس رسول خدا -صلى الله علیه وآله وسلم- به اطرافیان خود گفت: هر کس که سُهَیل بن عَمرو را دید با تندی به وی نگاه نکند، سهیل باید از خانهاش بیرون آید!(المغازی ج 1 ص 111)