سلام، از اسماي حسناي الهي
بد نيست اين نكته را هم بدانيم، از جملهي { اَسْماء حُسْنيََ}؛و نامهاي نيكوي خداوند، اسم «سلام» است كه در سورهي حشر آمده است:
{هُوَ اللهُ الَّذِي لا إلهَ إلاّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ}؛ سوره ي حشر آیه 23
«اوست خدايي كه جز او معبودي نيست؛ همان فرمانرواي پاك سلامت [بخش، و]مؤمن [به حقيقت حقّهي خود كه] نگهبان، عزيز، جبار [و] متكبّر [است]. پاك است خدا از آنچه [با او] شريك ميگردانند.»
در حديث نيز آمده است:
(فَهُوَ السَّلامُ وَ مِنْهُ السَّلامُ وَ اِلَيْهِ السَّلامْ)؛{ شفاء الصدور صفحه 56 }
او سلام است؛ يعني سالم مطلق و منزّه و مبرّيََ از هر عيب و نقصان. از او سلام است؛ احتمالاً، يعني تأمين كنندهي سلامت هر موجودي، ذات اقدس اوست. و به سوي او سلام است؛ اين نيز احتمالاً، يعني هر موجودي كه از تقيّدات مادّي رهايي يافت، سالم گشته و به ساحت قرب حضرت او ميپيوندد.
سلام به اهل بيت{ علیهم السلام}با چه نيّت و معرفتي!
نكته ي ديگري كه در خصوص سلام به اهل بيت{ علیهم السلام} بايد به آن توجّه داشت، اين است كه چون دانستيم معناي سلام، اعلام تأمين سلامت همه جانبه براي طرف مقابل است و اين كه هيچ گونه ضرر و زياني از جانب من به تو نخواهد رسيد و تو از ناحيهي من در كمال امن و امان خواهي بود، بنابراين وقتي شخص زائر در حضور امام ايستاده و يا از دور آنحضرت را در خاطر خود تمثّل { به صورت شخصی درآمدن } داده و او را مخاطب به سلام كرده است، بايد در حالي باشد كه هيچ صدمه و اذيّت و آزاري از جانب او به آنحضرت، نه در آن لحظه و نه بعد از آن نرسد و از طرفي هم ميدانيم تنها چيزي كه موجب خوشنودي و رضايت خاطر اهل بيت رسالت{ علیهم السلام} ميشود، دين داري مردم و اطاعت آنان از اوامر و ترك نواهي خداوند است و تنها چيزي هم كه موجب تنفّر و انزجار آن انوار الهيّ ميگردد و از آن آزرده خاطر ميشوند، تخلّف مردم از اوامر و ارتكاب نواهي{ آنچه شرع ممنوع کرده } خدا و آلوده گشتنشان به رذایل اخلاقی از جمله حرص و بخل و كبر و ريا و حسد و حبّ مال و جاه و نظاير اين ها است.
چنانكه همگي خوب ميدانيم كه آن احبّاء{ دوستان ، حبیبان } و اصفياء{ پاکان ، گزیدگان ، ویژگان } خدا در راه حفظ احكام خدا و جلوگيري از ارتكاب محرّمات، تن به هر گونه مصيبت دادند و راضي شدند كه عزيزانشان قطعه قطعه شوند و پردگيان{ هرچیزه پوشیده ، مستور } حرمشان به اسارت بيفتند و سرهاي خودشان بالاي نيزهها برود و استخوانهاي سينه شان زير سمّ اسب ها لگدكوب گردد، ولي به حلال و حرام خدا لطمهاي نرسد و دين خدا سبك نگردد و پردهي حرمت قرآن هتك نشود، بنابراين انسان زائر، بايد در حين گفتن «السلام عليك» از حيث فكر و اخلاق و عمل طوري باشد كه مايهي اذيّت و آزار امام نباشد. دل را با آب توبه شست و شو داده و اشك ندامت از ديده فرو ريزد تا در سلامش راستگو باشد و به زبان حالش بگويد:
غوطه در اشك زدم كه اهل طريقت گويند
پاك شو اوّل و پس ديده بر آن پاك انداز
وگرنه در همان ابتداي سخن، با امام خود دروغ گفته و العياذبالله او را به بازي گرفته است و روشن است كه به دست آوردن اين حال صدق و صفا، جز به توفيق خدا و خلوص در نيّت تحقّق نخواهد يافت.