ائمه ووحی
رتباط پيوستهي فرشتگان با معصومين( علیهم السلام )
همان گونه كه پيامبر كه گيرنده و مبلّغ وحي است بايد با عالم ربوبيّت در ارتباط باشد تا مصون از خطا در اخذ وحي و تبليغ آن باشد، ائمّهي اطهار( علیهم السلام ) نيز كه مبيّن وحي هستند، بايد با عالَم ربوبيّت در ارتباط باشند تا مصون از خطاي در تبيين وحي باشند. ولذا ملائكه كه پيام آوران خدا هستند، بر آن بزرگواران نازل ميشوند، بلكه بر حسب روايات، فرشتهي وحي حضرت جبرئيل(ع) مستقيماً بر حضرت صدّيقهي كبريََ فاطمهي زهرا(ع) نازل مي شد و با آنحضرت سخن مي گفت. البتّه اين مربوط به تشريع نبود بلكه اَسراري بين خدا و ايشان بود و همين ارتباط با همهي ائمه(علیهم السلام ) نيز هست. لذا خودشان ميفرمودند: الهاماتي كه از عالم بالا به ما مي رسد، گاهي به صورت (نَقْرٌ في الاسماع)؛ است كه «صدا به گوش ميرسد» و گاهي (نَكْتٌ في القلوب)؛ است كه «در قلب القا ميشود» و به هر حال آن بزرگواران، مهبط وحي خدا هستند. همان طور كه رسول خدا(ص) شخصاً مهبط وحي تشريعي است ، ائمّهي اطهار( علیهم السلام ) نيز مهبط وحي هستند امّا نه به گونهي تشريعي و لذا مختلف الملائكه هستند؛ يعني، فرشتگان بر آنها نازل ميشوند و حقايق و اسراري را كه مربوط به تبيين وحي است از جانب خدا به آنها القا مي كنند و ما از حقيقت و كيفيّت اين القا آگاهي نداريم!
حاصل آن كه ، ما به وجود ملائكه و القائات آن هااذعان داريم. همان طور كه به وجود خدااذعان داريم و از اكتناهش { اکتنا : پی بردن به کنه چیزی } عاجزيم، اذعان به وجود ملائكه و نزول وحي از جانب خدا به وسيلهي آنها بر رسول خدا و ائمّهي هديََ( علیهم السلام ) نیز اذعان داريم ، اگر چه از درك حقيقت آن عاجزيم.
اهل بيت رسول اكرم(ص) ، قرارگاه رسالتند
امّا جملهي (مَوْضِعَ الرِّسالَةِ)؛ ما معتقديم كه شما اهل بيت رسول، «قرارگاه رسالت» هستيد. اين جمله نيز تقريبا با جملهي مهبط الوحي، هم مضمون است؛ يعني، همان رسالتي را كه پيغمبر اكرم(ص) از جانب خدا گرفته است، به عنوان وديعت و امانت، به شما سپرده است.
اختلاف اساسي شيعهي اماميّه با اهل تسنّن
يك اختلاف اصلي و اساسي ما شيعهي اماميّه با اهل تسنّن در همين مورد است. آن ها مي گويند : پيامبر رسالت و شريعت را از خدا گرفته و آورده و واگذار به مردم كرده و رفته است. حال، اين خود مردم اند كه بايد خليفه و جانشين رسول را انتخاب كنند تا او رسالت را استمرار بخشد و شريعت را براي مردم بيان و اجرا كند. آيا اين حرف عقلاً قابل قبول است؟! شما كه ميخواهيد سفري برويد و گوهر گرانبهايي داريد كه بايد در غياب شما محفوظ بماند، آيا هيچ ممكن است آن را در گذرگاه مردم بيفكنيد تا هر رهگذري خواست آن را بردارد؟! دين و شريعت كه ناموس خدا و مايهي حيات جاوداني بندگان خداست و به عنوان امانت به دست پيامبر سپرده شده و بايد تا آخرين روز عمر بشر زمينهي بقاء و دوام آن را فراهم سازد، حال آيا اين خيانت به امانت خدا نيست كه پيامبر، آن را ميان مردم بيندازد و برود؟! همانطور كه شما به ناموس خود غيرت مي ورزيد و آن را به دست هر كسي نميسپاريد، خدا هم به ناموس خود كه دين است غيرت ميورزد و آن را به دست هر كسي نمي سپارد، «اُمناءِ وحي» دارد. انبيا(ع)، امناي وحي اند. رسول الله(ص) امين وحي خدا و نگهبان ناموس خداست كه سعادت ابدي و حيات جاوداني بشر در گرو نگهباني از آن است.