تاملکوت

السلام علیک یافاطمه الزهرا
  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

دستورات

06 آبان 1394 توسط حبيب آبادي

دستور چهارم :

دستور به جهاد و ریختن خون آنان >>> اقتلوهم حیث ثقفتموهم یعنی بکشید آنها را هر جا که آنها را یافتید ( بقره / دستور چهارم : دستور به جهاد و ریختن خون آنان >>> اقتلوهم حیث ثقفتموهم یعنی بکشید آنها را هر جا که آنها را یافتید ( بقره / 19199)
دستور چهارم به هنگامی صادر شد که مشرکین و کفار کار را به جائی رساندند که از هر نوع آزار و اذیتی در حق مسلمانان دریغ نکردند همچنانکه در خود آیات قران این مطلب دیده میشود مثلا در آیه 39 سوره حج میگوید : اذن للذین یقاتلون بانهم ظلموا یعنی به انها که قتال میکنند اجازه داده شد چون به آنها ظلم شده بود .
اکثرکسانیکه اسلام را دین خشونت معرفی میکنند تمسک به آیات جهاد کرده اند که درصدرآن همین آیه 191 سوره مبارکه بقره است .

 

 نظر دهید »

دستورات

06 آبان 1394 توسط حبيب آبادي

دستور سوم :

دستور به صبر در ریختن خون آنان کفوا ایدیکم یعنی از ریختن خون مشرکین دست بردارید ( نساء /77 )

 نظر دهید »

دستورات

06 آبان 1394 توسط حبيب آبادي

دستور دوم :

دستور به بخشش و نادیده گرفتن اذیت و آزار فاعفوا و اصفحوا یعنی بدیهای آنان را ببخشید و اصلا نادیده بگیرید ( بقره / 109 )

 نظر دهید »

دستورات

06 آبان 1394 توسط حبيب آبادي

خداوند در برابر آزار و اذیت مشرکین چهاردستور به پیغمبر و مومنین داده است:


دستور اول : دستور به صبر

« فاصبر علی ما یقولون»

یعنی ای پیغمبر در برابر بدگوئی و زخم زبان آنان صبر پیشه کن ( طه / 130)

 نظر دهید »

جایگاه رحمت دراسلام

06 آبان 1394 توسط حبيب آبادي

«وَلَا یَجْرِمَنَّكُمْ شَنََانُ قَوْمٍ عَلَى‏ أَلَّا تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى»
دشمنی با گروهی شما را وادار نکند که درباره آنها عدالت نورزید، عدالت را رعایت کنید که به پرهیزکاری نزدیکتر است (سوره مائده-آیه 8)
پیغمبر اسلام-ص- فرمودند:"سفارش به نیکی را درباره اسیران بپذیرید”
(سیره ابن هشام ج 1 ص 645- تاریخ طبری ج 2 ص 460)
و مورّخان باتّفاق، نوشته‌اند که چون نمایندگان هوازن از پیامبر درخواست عفو نمودند، رسول خدا -صلى الله علیه وآله وسلم- به آنان سفارش کرد که شما پس از نماز جماعت درخواست خود را بازگو کنید تا من همة یارانم را به آزاد ساختن اسیرانشان برانگیزم و به نمایندگان مزبور فرمود در حضور نمازگزاران بگویند: ما از پیامبر می‌خواهیم که نزد مسلمانان میانجی شود و از مسلمانان می‌خواهیم که نزد پیامبر میانجیگری کنند تا همة اسیران ما آزاد گردند.
نمایندگان هوازن چنانکه پیامبر دستور داده بود، خواهش خود را پس از نماز نیم‌روز، تکرار نمودند و رسول خدا بلادرنگ اعلام داشت که اسیران من و اُسَرای فرزندان عبدالمطلب همگی آزادند! مهاجران نیز فریاد برآوردند: اسیران ما، جملگی از آن پیامبرند! انصار در پی ایشان ندا در دادند: همة اسیران ما از آن رسول خدا هستند! بدین گونه تمام أسراء از بند اسارت رهایی یافتند و برخی از یاران پیامبر که مقاومت نشان می‌دادند با وعدة نیک رسول خدا -صلى الله علیه وآله وسلم- اسیران خود را آزاد کردند
این اقدام پیامبر، اولاً موجب شد که یارانش بدلخواه و با رضایت، أسرای جنگی را رها ساختند و کینه ای از آنان در دلشان باقی نماند. و ثانیاً سبب گردید که شش هزار تن از مرد و زنِ هوازن بت‌پرستی را ترک نمودند و با میل و رغبت، به آئین توحید روی آوردند
رهبر منافقان مدینه، عبدالله بن أُبَی بود. پیامبر بزرگوار اسلام -صلى الله علیه وآله وسلم- این مرد را با همه کارشکنی‌هایش تحمّل می‌کرد. حتی پس از مردنش تصمیم گرفت بر جنازه او نماز گزارد ولی وحی إلهی وی را از اینکار بازداشت و به روایتی، وحی پس از نماز پیامبر بر عبدالله آمد و رسول خدا را از دعاکردن بر منافقان منع نمود.در زمان حیات عبدالله، بارها کسانی چون عمر بن خطّاب ودیگران از رسول اکرم اجازه خواستند تا وی را بکشند اما پیامبر رحمت، این کار را روا نشمرد، پسر عبدالله بن أُبَی به پیامبر گفت: اگر می‌خواهی پدرم را بکشی خود مرا مأمور کن
پیامبر در پاسخ او فرمود:
«نه! بلکه با وی مدارا می‌کنیم و تا هنگامی که با ما بسر می‌برد به نیکی با او رفتار خواهیم کرد»
اینها همگی نمونه های غیر قابل انكاری است كه نشان رافت و رحمت در قران و اسلام و در شخصیت پیامبر اكرم (ص) دارد .

 نظر دهید »

خشونت ازدیدگاه اسلام(2)

06 آبان 1394 توسط حبيب آبادي

پیامبر (ص) وقتی که معاذ بن حبل و ابوموسی اشعری را به یمن اعزام می کرد به آنان فرمود : « تشاورا و تطاوعا و یسرا و بشرا و لا تنفرا ، با هم مشورت کنید ، همیاری نمایید ، کارها را آسان نشان دهید ( به مردم در مورد اسلام ) بشارت و مژده دهید و ایجاد نفرت نکنید »

امام صادق فرمود : پیامبر اسلام (ص) هنگامی که می خواست سپاهی برای جنگ اعزام کند ، آنان را فرا می خواند و در برابرشان می نشست و می فرمود : « با نام خدا و برای خدا و در راه خدا سفر را آغاز کنید ، نیرنگ و حقه نزنید ، مثله نکنید ، سالخوردگان ، کودکان و زنان را نکشید ، درختی را نبرید مگر مجبور شوید »

امام علی (ع) در سفارش به لشکریان خود در جنگ صفین پس از این که سفارش نمود ، آغازگر جنگ نباشید ، فرمود : « فراریان را نکشید ، ناتوان ها را ضربت نزنید ، مجروحان را به قتل نرسانید ، با اذیت و آزار زنان را به هیجان نیاورید ، اگر چه آنها به شما دشنام دهند و متعرض آبروی شما گردند »

پیامبر اسلام (ص) فرمود : « از کشتن پیران و کودکان مشرکان دست نگه دارید »
سُهَیل‌‌ بن عَمرو در جنگهای بسیار با پیامبر روبرو شد و در فتنه‌های گوناگون دخالت داشت. در «بَدر» به اسارت مسلمین درآمد و با «فدیه» آزاد شد، در «حُدَیبِیه» بعنوان نمایندة مشرکین از سوی آنها نزد پیامبر آمد. در فتح مکّه از پای ننشست و مردم را به جنگ با رسول خدا -صلى الله علیه وآله وسلم- فراخواند و گزارش ابن اسحق، او و صَفوان وعِکرِمَه در محل «خَندَمَه» گروهی را برای پیکار با پیامبر گرد آورده بودند! (سیرة ابن هشام، ج 2، ص 407)

چنین کسی، با آن پیشینة تابناک! همینکه دید پیامبر اکرم با فتح و ظفر به مکّه وارد شد ناگزیر از رسول خدا -صلى الله علیه وآله وسلم- أمان خواست. پسرش عبدالله را بسوی پیامبر فرستاد و به او گفت که برای من از محمّد امان بگیر، زیرا که من از کشته‌شدن خاطر آسوده ندارم. و پیشینة خود را نزد محمّد و یارانش بیاد آوردم که هیچکس بدسابقه‌تر از من نبود! من در روز «حُدَیبِیه» با پیامبر برخوردی داشتم که کسی بدان گونه با وی روبرو نگشت. و صلح نامة حُدَیبِیه را (که آنرا نقض کردیم)! من امضاء کرده بودم. با این همه، در جنگ «بَدر» و «اُحُد» نیز حضور داشتم و در تمام حرکات قریش بر ضدّ پیامبر، شریک بودم»
«عبدالله فرزند سُهَیل، به حضور رسول خدا -صلى الله علیه وآله وسلم- رسید و پرسید: ای پیامبر خدا آیا به پدرم زینهار می‌دهی؟ پیامبر پاسخ داد: آری، او در امانِ خدا است. از خانه‌اش بیرون آید! سپس رسول خدا -صلى الله علیه وآله وسلم- به اطرافیان خود گفت: هر کس که سُهَیل بن عَمرو را دید با تندی به وی نگاه نکند، سهیل باید از خانه‌اش بیرون آید!(المغازی ج 1 ص 111)

 نظر دهید »

خشونت ازدیدگاه اسلام(1)

06 آبان 1394 توسط حبيب آبادي

وَإِنْ جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْعَلِیمُ (أنفال: 61).
«اگر دشمنان به صلح تمایل نشان دادند تو نیز بدان متمایل شو و بر خدا توکّل کن که او شنوا و دانا است».
امام صادق (ع)نقل می کند که رسول خدا (ص) مسلمانان را از قتل زنان و کودکان در زمان جنگ و در سرزمین دشمن نهی نموده است ، مگر این که آنها نیز به جنگ دست ببرند : « حتی زنی که در جنگ مشارکت داشت تا آنجا که می توانی از کشتن وی چشم پوشی کن » .

امام صادق (ع) از پیامبر (ص) نقل می کند که فرمود : « و لا تسبوا اهل الشرک ، مشرکان را فحش و ناسزا نگویید »

امام صادق (ع) از امام علی (ع) نقل می کند که رسول خدا (ص) مسلمانان را از ریختن سم در سرزمین مشرکان نهی می کرد. این روایت نشان می دهد که هر گونه کاربرد مواد شیمیایی در جنگ ممنوع است ، رسول خدا (ص) حتی آتش زدن درختان و محصولات کشاورزی را نیز ممنوع اعلام می کردند .

 نظر دهید »

خشونت ازمنظرقرآن(2)

05 آبان 1394 توسط حبيب آبادي

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِمَنْ فِی أَیْدِیكُمْ مِنْ الأَسْرَى إِنْ یَعْلَمْ اللَّهُ فِی قُلُوبِكُمْ خَیْرًا یُؤْتِكُمْ خَیْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَیَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (أنفال: 70).
«ای پیامبر، به اسیرانی که در دست شما هستند بگو اگر خداوند بداند که در دلهای خود نیت خیری دارید بهتر از آنچه که از شما گرفته شده، به شما خواهد داد و گناهانتان را می‌آمرزد که خداوند بسی آمرزنده و مهربان است».وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ (بقره: 190)
«با کسانیکه به جنگ شما می‌آیند، در راه خدا پیکار کنید و تجاوز روا مدارید که خدا تجاوزگران را دوست نمی‌دارد».

این آیة شریفه، سه قید برای جنگ ذکر نموده نخست آنکه: مسلمانان در راه خدا بجنگند (نه برای دنیاطلبی و غنیمت‌یابی)! دوّم آنکه: مسلمانان با کسانی بجنگند که برای پیکار با ایشان آمده‌اند (نه کسانی که سر جنگ با آنها ندارند)! سوّم آنکه: مسلمانان به هیچکس تجاوز روا ندارند یعنی زنان و کودکان و پیران و کسانی را که اهل جنگ نیستند همه را محترم شمرند چنانکه طبری از ابن عبّاس (پسر عموی پیامبر) آورده که در تفسیر آیة مزبور گفت:
«لاتَقتُلُوا النِّساءَ وَلا الصِّبیانَ ولا الشَّیخَ الکَبیرَ ولا مَن أَلقی إِلَیکُمُ السَّلَمَ وَکَفَّ یدَهُ، فَإِن فَعَلتُم هذا فَقَدِ اعتَدَیتُم». (تفسیر طبری، ذیل آیة 190 از سورة بقره)
یعنی: «زنان و کودکان و پیرمردان و کسی که اظهار صلح به شما می‌کند و دست از جنگ باز می‌کشد، هیچکدام را نکشید که اگر چنین کردید بی‌تردید تجاوز نموده‌اید»

 نظر دهید »

خشونت ازمنظرقرآن(2)

05 آبان 1394 توسط حبيب آبادي

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِمَنْ فِی أَیْدِیكُمْ مِنْ الأَسْرَى إِنْ یَعْلَمْ اللَّهُ فِی قُلُوبِكُمْ خَیْرًا یُؤْتِكُمْ خَیْرًا مِمَّا أُخِذَ مِنْكُمْ وَیَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (أنفال: 70).
«ای پیامبر، به اسیرانی که در دست شما هستند بگو اگر خداوند بداند که در دلهای خود نیت خیری دارید بهتر از آنچه که از شما گرفته شده، به شما خواهد داد و گناهانتان را می‌آمرزد که خداوند بسی آمرزنده و مهربان است».وَقَاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقَاتِلُونَكُمْ وَلاَ تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لاَ یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ (بقره: 190)
«با کسانیکه به جنگ شما می‌آیند، در راه خدا پیکار کنید و تجاوز روا مدارید که خدا تجاوزگران را دوست نمی‌دارد».

این آیة شریفه، سه قید برای جنگ ذکر نموده نخست آنکه: مسلمانان در راه خدا بجنگند (نه برای دنیاطلبی و غنیمت‌یابی)! دوّم آنکه: مسلمانان با کسانی بجنگند که برای پیکار با ایشان آمده‌اند (نه کسانی که سر جنگ با آنها ندارند)! سوّم آنکه: مسلمانان به هیچکس تجاوز روا ندارند یعنی زنان و کودکان و پیران و کسانی را که اهل جنگ نیستند همه را محترم شمرند چنانکه طبری از ابن عبّاس (پسر عموی پیامبر) آورده که در تفسیر آیة مزبور گفت:
«لاتَقتُلُوا النِّساءَ وَلا الصِّبیانَ ولا الشَّیخَ الکَبیرَ ولا مَن أَلقی إِلَیکُمُ السَّلَمَ وَکَفَّ یدَهُ، فَإِن فَعَلتُم هذا فَقَدِ اعتَدَیتُم». (تفسیر طبری، ذیل آیة 190 از سورة بقره)
یعنی: «زنان و کودکان و پیرمردان و کسی که اظهار صلح به شما می‌کند و دست از جنگ باز می‌کشد، هیچکدام را نکشید که اگر چنین کردید بی‌تردید تجاوز نموده‌اید»

 نظر دهید »

خشونت ازمنظرقرآن(1)

05 آبان 1394 توسط حبيب آبادي

در بیش از 50 آیه از قرآن تاکید می‌شود که از من بترسید :

و از من بترسید اگر اهل ایمانید (آل عمران/ 175)
در قرآن لغت هلاک کردن 73 بار در بیش از 60 آیه به اشکال مختلف آن به کار رفته است
نیز لغت عذاب به معنی مجازات و شکنجه به تعداد 365 مرتبه در مجموع بیش از 300 آیه در اشکال مختلف آن به کار رفته است
کشتن انسان از مکرر ترین و مهمترین موضوعات اشاره شده در قرآن است .
هر جا مشرکان را یافتید به قتل رسانید و از شهر هایشان برانید (بقره/ 191)
ای مؤمنان کافران را بکشید که در زمین فتنه و فساد دیگری نماند و آئین همه دین خدا گردد (انفال/ 39)
شما مؤمنان چون با کافران روبرو شدید باید آنان را گردن زنید ( محمد/ 4)
شمار آیه های خشونت آمیز ، که در ارتباط با کشتن ، عذاب و شکنجه دادن ، قتل عام کردن است از 700 ایه تجاوز می‌كند.
بیش از 50 درصد از 3000 مجموع آیه های باقیمانده قرآن نیز به نوعی در ارتباط با آیه های خشونت آمیزاند
صرفنظر از آیات بسیاری كه همراه با ملایمت،نرمش و رفتار ملایم است و مردم را به آرامش و مدارا دعوت می‌كند و حتی در آیه‌ای خطاب به پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید كه مردم به خاطر نرمی تو اطرافت جمع می‌شوند و اگر انسانی خشن و خشك بودی از اطرافت پراكنده می‌شدند، در آیاتی كه به نظر میرسد حاوی خشونت است نوعی رفتار متناسب با شرایط موجود و مناسب با حالات دفاعی مطرح شده است.

 نظر دهید »

ائمه ووحی

07 مرداد 1394 توسط حبيب آبادي

رتباط پيوسته‌ي فرشتگان با معصومين( علیهم السلام )

همان گونه كه پيامبر كه گيرنده و مبلّغ وحي است بايد با عالم ربوبيّت در ارتباط باشد تا مصون از خطا در اخذ وحي و تبليغ آن باشد، ائمّه‌ي اطهار( علیهم السلام ) نيز كه مبيّن وحي هستند، بايد با عالَم ربوبيّت در ارتباط باشند تا مصون از خطاي در تبيين وحي باشند. ولذا ملائكه كه پيام آوران خدا هستند، بر آن بزرگواران نازل مي‌شوند، بلكه بر حسب روايات، فرشته‌ي وحي حضرت جبرئيل(ع) مستقيماً بر حضرت صدّيقه‌ي كبريََ فاطمه‌ي زهرا(ع) نازل مي ‌شد و با آن‌حضرت سخن مي ‌گفت. البتّه اين مربوط به تشريع نبود بلكه اَسراري بين خدا و ايشان بود و همين ارتباط با همه‌ي ائمه(علیهم السلام ) نيز هست. لذا خودشان مي‌فرمودند: الهاماتي كه از عالم بالا به ما مي ‌رسد، گاهي به‌ صورت (نَقْرٌ في الاسماع)؛ است كه «صدا به گوش مي‌رسد» و گاهي (نَكْتٌ في القلوب)؛ است كه «در قلب القا مي‌شود» و به هر حال آن بزرگواران، مهبط وحي خدا هستند. همان طور كه رسول خدا(ص) شخصاً مهبط وحي تشريعي است ، ائمّه‌ي اطهار( علیهم السلام ) نيز مهبط وحي هستند امّا نه به گونه‌ي تشريعي و لذا مختلف الملائكه هستند؛ يعني، فرشتگان بر آنها نازل مي‌شوند و حقايق و اسراري را كه مربوط به تبيين وحي است از جانب خدا به آنها القا مي ‌كنند و ما از حقيقت و كيفيّت اين القا آگاهي نداريم!

حاصل آن ‌كه ، ما به وجود ملائكه و القائات آن هااذعان داريم. همان طور كه به وجود خدااذعان داريم و از اكتناهش { اکتنا : پی بردن به کنه چیزی } عاجزيم، اذعان به وجود ملائكه و نزول وحي از جانب خدا به وسيله‌ي آنها بر رسول خدا و ائمّه‌ي هديََ( علیهم السلام ) نیز اذعان داريم ، اگر چه از درك حقيقت آن عاجزيم.

اهل بيت رسول اكرم(ص) ، قرارگاه رسالتند

امّا جمله‌ي (مَوْضِعَ الرِّسالَةِ)؛ ما معتقديم كه شما اهل بيت رسول، «قرارگاه رسالت» هستيد. اين جمله نيز تقريبا با جمله‌ي مهبط الوحي، هم مضمون است؛ يعني، همان رسالتي را كه پيغمبر اكرم(ص) از جانب خدا گرفته است، به عنوان وديعت و امانت، به شما سپرده است.

اختلاف اساسي شيعه‌ي اماميّه با اهل تسنّن

يك اختلاف اصلي و اساسي ما شيعه‌ي اماميّه با اهل تسنّن در همين مورد است. آن ها مي ‌گويند : پيامبر رسالت و شريعت را از خدا گرفته و آورده و واگذار به مردم كرده و رفته است. حال، اين خود مردم اند كه بايد خليفه و جانشين رسول را انتخاب كنند تا او رسالت را استمرار بخشد و شريعت را براي مردم بيان و اجرا كند. آيا اين حرف عقلاً قابل قبول است؟! شما كه مي‌خواهيد سفري برويد و گوهر گرانبهايي داريد كه بايد در غياب شما محفوظ بماند، آيا هيچ ممكن است آن را در گذرگاه مردم بيفكنيد تا هر رهگذري خواست آن را بردارد؟! دين و شريعت كه ناموس خدا و مايه‌ي حيات جاوداني بندگان خداست و به عنوان امانت به دست پيامبر سپرده شده و بايد تا آخرين روز عمر بشر زمينه‌ي بقاء و دوام آن را فراهم سازد، حال آيا اين خيانت به امانت خدا نيست كه پيامبر، آن را ميان مردم بيندازد و برود؟! همانطور كه شما به ناموس خود غيرت مي ‌ورزيد و آن را به دست هر كسي نمي‌سپاريد، خدا هم به ناموس خود كه دين است غيرت مي‌ورزد و آن را به دست هر كسي نمي سپارد، «اُمناءِ وحي» دارد. انبيا(ع)، امناي وحي اند. رسول الله(ص) امين وحي خدا و نگهبان ناموس خداست كه سعادت ابدي و حيات جاوداني بشر در گرو نگهباني از آن است.

 نظر دهید »

سلام دراسماء الهی

07 مرداد 1394 توسط حبيب آبادي

سلام، از اسماي حسناي الهي

بد نيست اين نكته را هم بدانيم، از جمله‌ي { اَسْماء حُسْنيََ}؛و نام‌هاي نيكوي خداوند، اسم «سلام» است كه در سوره‌ي حشر آمده است:

{هُوَ اللهُ الَّذِي لا إلهَ إلاّ هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحانَ اللهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ‌}؛ سوره ي حشر آیه 23

«اوست خدايي كه جز او معبودي نيست؛ همان فرمانرواي پاك سلامت [بخش، و]مؤمن [به حقيقت حقّه‌ي خود كه] نگهبان، عزيز، جبار [و] متكبّر [است]. پاك است خدا از آن‌چه [با او] شريك مي‌گردانند.»

در حديث نيز آمده است:

(فَهُوَ السَّلامُ وَ مِنْهُ السَّلامُ وَ اِلَيْهِ السَّلامْ)؛{ شفاء الصدور صفحه 56 }

او سلام است؛ يعني سالم مطلق و منزّه و مبرّيََ از هر عيب و نقصان. از او سلام است؛ احتمالاً، يعني تأمين كننده‌ي سلامت هر موجودي، ذات اقدس اوست. و به سوي او سلام است؛ اين نيز احتمالاً، يعني هر موجودي كه از تقيّدات مادّي رهايي يافت، سالم گشته و به ساحت قرب حضرت او مي‌پيوندد.

سلام به اهل بيت{ علیهم السلام}با چه نيّت و معرفتي!

نكته ي ديگري كه در خصوص سلام به اهل بيت{ علیهم السلام} بايد به آن توجّه داشت، اين است كه چون دانستيم معناي سلام، اعلام تأمين سلامت همه جانبه براي طرف مقابل است و اين كه هيچ گونه ضرر و زياني از جانب من به تو نخواهد رسيد و تو از ناحيه‌ي من در كمال امن و امان خواهي بود، بنابراين وقتي شخص زائر در حضور امام ايستاده و يا از دور آن‌حضرت را در خاطر خود تمثّل { به صورت شخصی درآمدن } داده و او را مخاطب به سلام كرده است، بايد در حالي باشد كه هيچ صدمه و اذيّت و آزاري از جانب او به آن‌حضرت، نه در آن لحظه و نه بعد از آن نرسد و از طرفي هم مي‌دانيم تنها چيزي كه موجب خوشنودي و رضايت خاطر اهل بيت رسالت{ علیهم السلام} مي‌شود، دين داري مردم و اطاعت آنان از اوامر و ترك نواهي خداوند است و تنها چيزي هم كه موجب تنفّر و انزجار آن انوار الهيّ مي‌گردد و از آن آزرده خاطر مي‌شوند، تخلّف مردم از اوامر و ارتكاب نواهي{ آنچه شرع ممنوع کرده } خدا و آلوده گشتنشان به رذایل اخلاقی از جمله حرص و بخل و كبر و ريا و حسد و حبّ مال و جاه و نظاير اين ها است.

چنان‌كه همگي خوب مي‌دانيم كه آن احبّاء{ دوستان ، حبیبان } و اصفياء{ پاکان ، گزیدگان ، ویژگان } خدا در راه حفظ احكام خدا و جلوگيري از ارتكاب محرّمات، تن به هر گونه مصيبت دادند و راضي شدند كه عزيزانشان قطعه ‌قطعه شوند و پردگيان{ هرچیزه پوشیده ، مستور } حرمشان به اسارت بيفتند و سرهاي خودشان بالاي نيزه‌ها برود و استخوانهاي سينه ‌شان زير سمّ اسب ها لگدكوب گردد، ولي به حلال و حرام خدا لطمه‌اي نرسد و دين خدا سبك نگردد و پرده‌ي حرمت قرآن هتك نشود، بنابراين انسان زائر، بايد در حين گفتن «السلام عليك» از حيث فكر و اخلاق و عمل طوري باشد كه مايه‌ي اذيّت و آزار امام نباشد. دل را با آب توبه شست و شو داده و اشك ندامت از ديده فرو ريزد تا در سلامش راستگو باشد و به زبان حالش بگويد:

غوطه در اشك زدم كه اهل طريقت گويند

پاك شو اوّل و پس ديده بر آن پاك انداز

وگرنه در همان ابتداي سخن، با امام خود دروغ گفته و العياذبالله او را به بازي گرفته است و روشن است كه به دست آوردن اين حال صدق و صفا، جز به توفيق خدا و خلوص در نيّت تحقّق نخواهد يافت.

 نظر دهید »

جواب سلام

07 مرداد 1394 توسط حبيب آبادي

فلسفه‌ي وجوب جواب سلام

اي مسلمان! دين و پيغمبرت فرموده‌اند: بر تو واجب است جواب سلام بدهي؛يعني، بر تو همچون نماز واجب است به برادر مسلمانت اطمينان قلبي و آرامش فكري بدهي، نه اين‌كه يك سلام گرم و نرم به او بدهي و چند جمله‌ي فريبنده به عنوان تعارف به رخش بكشي و آنگاه از طريق ربا آن بي ‌نوا را تا گلو در لجنزار بدبختي فرو ببري و دار و ندارش را از دستش بگيري. آن وقت توقّع آن داري كه خدا هم هشت درِ بهشت را به رويت بگشايد و در غرفه هاي اعلايت بنشاند!! زهي تصوّر باطل، زهي خيال محال.

راستي چرا دعاهاي ما مستجاب نمي‌شود؟

ما در شبانه ‌روز، چندين بار به هم سلام مي‌كنيم و سلامت يكديگر را از خدا مي‌خواهيم و در نماز هاي پنج گانه‌ي خود (السَّلامُ عَلَيْنا وَ عَلَي عِبادِ اللهِ الصّالِحينَ)؛مي‌گوييم؛ يعني، سلامتي خود و بندگان صالح را از خدا مي‌خواهيم و هرگز اين دعاهاي خود را در حقّ يكديگر مستجاب نمي‌بينيم!! بلكه هميشه خود را غرق در نا سلامتي، گرفتاري و بي سر و ساماني مي‌يابيم.

با اين‌كه دستگاه خلقت، دستگاهمجيب الدّعواتاست و خداوند متعال، وعده‌ي اجابت دعا را داده است، پس چرا دعاها و سلام هاي ما در اين دستگاه به اجابت نمي‌رسد؟! معلوم مي‌شود دروغ مي‌گوييم و خير و سلامت يكديگر را از خدا نمي‌خواهيم! هم سلام هاي روزانه ي ما دروغ است و هم سلام هاي نماز ما. صرف نظر از سلام هاي خودمان، امام زمان(عج)در شبانه ‌روز گذشته از نوافل، پنج مرتبه نماز واجب مي‌خواند و در هر نماز (السَّلامُ عَلَيْنا وَ عَلَي عِبادِ اللهِ الصّالِحينَ)؛مي‌گويد و از خدا خير و سلامت براي بندگان صالح مي‌خواهد و دعايي كه از درِ خانه‌ي خدا هرگز رد نمي‌شود، دعاي امام زمان است، پس چرا دعاي آن‌حضرت درباره‌ي ما اجابت نمي شود و زندگي ما را غرق در خير و صلاح و سلامت نمي‌كند. معلوم مي‌شود ما نتوانسته‌ايم خود را در زمره‌ي"عِبادِ اللهِ الصّالِحينَ “در آوريم تا دعاي سلامت خواهي امام، شامل حال ما گردد!!

 نظر دهید »

قصه های افطاری

28 خرداد 1394 توسط حبيب آبادي

 نظر دهید »

سلام بررمضان

28 خرداد 1394 توسط حبيب آبادي

 نظر دهید »

سلام بررمضان

28 خرداد 1394 توسط حبيب آبادي

 نظر دهید »

سلام برماه خوب خدا

28 خرداد 1394 توسط حبيب آبادي

 نظر دهید »

امیدواری به رحمت خداوندمتعال

19 خرداد 1394 توسط حبيب آبادي

عن ابى ذرالغفارى (رضى اللّه عنه) قال: قال النبى (صلى اللّه عليه و آله‏ و سلّم): قال اللّه تبارك و تعالى:

يابن آدم ما دعوتنى و رجوتنى اغفرلك على ما كان فيك و ان اتيتنى بقرار الارض خطيئة اتيتك بقرارها مغفرة ما لم تشرك بى و ان اخطات حتى بلغ خطاياك عنان السماء ثم استغفرتنى غفرت لك.

اى فرزند آدم هر زمان كه مرا بخوانى و به من اميد داشته باشى تمام آنچه كه بر گردن توست مى‏بخشم و اگر به وسعت زمين همراه با گناه به پيش من آئى، من به وسعت زمين همراه با مغفرت به نزد تو مى‏آيم، مادامى كه شرك نورزى. و اگر مرتكب گناه شوى بنحوى كه گناهت به مرز آسمان برسد سپس استغفار كنى، ترا خواهم بخشيد.
 نظر دهید »

ذریه طیبه...

23 اردیبهشت 1394 توسط حبيب آبادي

. احترام به ذریّه زهرا(س)

و الله لا اعطی الدنیه من نفسی ابدا و لتلقین فاطمه اباها شاکیه ما لقیت ذریتها امته و لا یدخل الجنه احد اذاها فی ذریتها.

(لهوف سید بن طاوس، ص23)

به خدا قسم من هرگز زیر بار پستی و ذلت نخواهم رفت و در روز قیامت، فاطمه زهرا پدرش را ملاقات خواهد کرد، در حالی که از آزاری که فرزندانش از امّت پیامبر(ص) دیده اند به پدر خویش شکایت خواهد برد و کسی که ذریه فاطمه را آزار دهد داخل بهشت نخواهد شد.

 نظر دهید »

کمال همنشین...

18 اردیبهشت 1394 توسط حبيب آبادي

همنشینی با افراد پست و گناهکار

مُجالسةُ أهلِ الدِّنائَةِ شر، و مجالسة اهل الفسق ریبة.

(الشهاده، ص 43)

همنشینی با افراد پست و رذل موجب شرّ خواهد شد، و همنشینی با معصیت کاران موجب شکّ و تردید در درون انسان می گردد.

 نظر دهید »

دنیا طلبان...

18 اردیبهشت 1394 توسط حبيب آبادي

. دنیا و اهل دنیا

إنّ الله خلق الدّنیا للبلاء، و خلق أهلها للفناء.(الشهاده، ص 196)

همانا، خداوند دنیا را محل آزمایش آفریده، و موجودات دنیا را برای فانی شدن و رفتن به عالم دیگری.

 نظر دهید »

دنیاطلبان بی حدومرز..............

18 اردیبهشت 1394 توسط حبيب آبادي

گروه بیلدربرگ

گروه بیلدربرگ (به انگلیسی: Bilderberg Group) نام کنفرانسی غیررسمی است که هر ساله به صورت کاملاً خصوصی و محرمانه در نقطه‌ای از   جهان برگزار می‌شود. اعضای گروه بیلدربرگ تماماً انتصابی هستند و تعداد ایشان به حدود ۱۳۰ نفر می‌رسد. تمامی اعضا از قدرتمندترین و با نفوذترین افراد در زمینه‌های سیاست، اقتصاد و رسانه هستند.[نیازمند منبع] بسیاری از پادشاهان و اعضای خاندان‌های سلطنتی کشورهای غربی از اعضای دائم گروه بیلدربرگ هستند.

اعضای گروه بیلدربرگ در کنفرانس سالیانه خود، در مورد مسایل جاری سیاسی و اقتصادی جهان به صورت محرمانه با یکدیگر تبادل نظر و مشورت می‌کنند.

گروه بیلدربرگ نام خود را از هتلی در کشور هلند می‌گیرد که برای نخستین بار در سال ۱۹۵۴، میزبان اعضای کنفرانس بود. دفتر گروه بیلدربرگ در شهر لیدن در استان هلند جنوبی و در نزدیکی شهر لاهه در کشور هلند قرار دارد.

 نظر دهید »
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

تاملکوت

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • اعتقادی
  • اخلاق
  • مذهبی
  • مناسبتی
  • سیاسی

Random photo

انتخاب ازدیدگاه قرآن.

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس